http://dl.piy.ir/uploads/%D8%B7%D9%84%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%86%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D8%AB%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%8C-%D9%88%D8%AC%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B9%D8%A7-%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B9.mp3
طَلَعَ البَدرُ علینا مِن ثَنیّات الوَداع
ماه شب چهارده از گردنه وداع بر ما طلوع کرد
وجب الشُکرُ علینا ما دَعَى لِله داع
شکر خدا بر ما واجب است
تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا طنین انگیز باشد
أیها المبعوثُ فینا جِئتَ بالأمر المُطاع
ای که بر ما مبعوث شده ای ، و با دستوری پذیرفته آمدی
جئت شرَّفتَ المدینة مرحباً یا خیر داع
با ورودت مدینه را شرافت دادی ، خوش آمدی ای بهترین دعوت کننده
طلع النّورُ المبینُ نورُ خیرِ المرسلین
نور آشکار طلوع کرد ، نور بهترین پیامبران
نورُ أمنٍ وسلامٍ نورُ حقٍ و یقینٍ
نور امنیت و سلامتی ، نور حق و یقین
ساقَهُ اللهُ تعالى رحمةً للعالمین
خداوند او را به سوی ما فرستاده ، رحمتی برای جهانیان
فَعَلَى البَرِّ شعاعٌ وعلى البحر شعاع
پس شعاع نورش در خشکی و دریا منتشر شده است
مُرسَلٌ بالحق جاءَ نُطقُه وحیُ السَّماء
پیامبری که به حق آمده ، سخنش وحی آسمانی است
قولُه قولٌ فصیحٌ یَتَحَدّى البُلَغاء
گفته هایش زیبا و فصیح ، سخن وران را به مقابله می طلبد
فـیه للجسـم شِفــاءٌ فیه للروح دواء
که در آن درمانی برای جسم و دارویی برای روح است
أیها الهادی سلاماً ما وَعَى القرآنَ واع
ای هدایت کننده سلام و درود بر تو باد
تا زمانی که درک کننده ای قرآن را درک کند
جاءَنا الهادی البشیرُ مطرقُ العانی الأسیر
به سوی ما هدایت کننده و بشارت دهنده ای آمده
رهایی بخش هر مصیبت زده و اسیر
مرشدُ الساعی إذا ما أخطَأَ السّاعی المَسیر
راهنمای هر تلاشگر آن زمانی که به بیراهه رود
دینُه حقٌ صُراحٌ دینُه مِلکٌ کبیر
دینش حق آشکار است ، دینش دولتی بس بزرگ است
هو فی الدنیا نعیمٌ وهو فی الأُخرى متاع
که در دنیا مایه نعمت است و در آخرت توشه سعادت
هاتِ هَدیَ الله هاتِ یا نبیَّ المعجزات
بیاور هدایت خدا را بیاور ای پیامبر معجزات
لَیسَ لِلّاتِ مکانٌ لیس للعُزّى ثبات
مکانی برای (بت) لات و آرامشی برای (بت)عزی نیست
وحِّد اللهَ ووحِّد شَملَنا بعدَ الشِّتات
توحید خدا را بیان کن و بعد از متفرق شدن ما را متحد بگردان
أنت ألَّفتَ قلوباً شَفَهاً طولَ الصِّراع
شما قلب ها را به هم پیوند دادید ، از خستگی جنگ و جدل های طولانی رهانیدی
طَلَعَ البَدرُ علینا مِن ثَنیّات الوَداع
ما شب چهارده از گردنه وداع بر ما طلوع کرد
وجب الشُکرُ علینا ما دَعَى لِله داع
شکر خدا بر ما واجب است
تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا طنین انگیز باشد
أیها المبعوثُ فینا جِئتَ بالأمر المُطاع
ای کـــه بر ما مبعـــوث شـــده ای ، و با دستوری پذیـــرفتــه آمدی
جئت شرَّفتَ المدینة مرحباً یا خیر داع
با ورودت مدینه را شرافت دادی ، خوش آمدی ای بهترین دعوت کننده